جمله سازی  

 

تمرینات جمله‌سازی راهی برای وارد شدن به ذهن ناخودآگاه و کمک خواستن از آن برای حل مشکلات و پاسخ به سوالاتتان است.

این تمرین فقط چند دقیقه طول می‌کشد و برای خیلی افراد مفید واقع شده است.

اگر تابحال درمورد تمرین جمله‌سازی چیزی نشنیده‌اید و دوست دارید آن را امتحان کنید، این مقاله به دردتان خواهد خورد.

تمرینات مربوط به کامل کردن جملات ابزاری ساده و درعین‌حال قوی برای شناخت مشکلات و روشن کردن یک وضعیت است. همچنین می‌توان از این تمرینات بعنوان راهی برای بالا بردن هوشیاری و درکتان نسبت به یک موضوع استفاده کنید و درعین‌ حال افکار درون ذهن ناخودآگاهتان را نیز ارزیابی کنید.
 


 

چطور تمرینات جمله‌سازی را انجام دهید

تمرینات جمله‌سازی بسیار ساده بوده و فقط چند دقیقه در روز وقتتان را می‌گیرد. این تمرینات را می‌توایند بصورت دستی بنویسید یا تایپ کنید.

 

تمرینات جمله‌سازی

تنها کاری که باید بکنید این است که یک ریشه جمله را 10-6 مرتبه کامل کنید. در انتهای مقاله چند نمونه برایتان ذکر می‌کنیم.

اما اینکار دو قانون دارد:

قانون 1- باید این تمرینات را با سرعت هرچه تمام‌تر انجام دهید و اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد را یادداشت کنید، بدون آنکه نگران دیکته لغات یا معنی دادن جمله باشید. اینکار باعث می‌شود از ذهن آگاهتان عبور کرده و به ذهن ناخودآگاهتان دسترسی پیدا کنید.

قانون 2- نمی‌توانید از یک تمام کننده جمله دوبار استفاده کنید.

 

مثال جمله‌سازی

اول از هرچیز با یک ریشه جمله شروع می‌کنیم، مثلا:

زندگی آگاهانه یعنی ...

این ریشه جمله می‌تواند هر چیزی باشد که دوست دارید اما به این دلیل از این نمونه استفاده کردیم که درکتان را از زندگی آگاهانه بالا ببریم.

ریشه جمله‌ای که استفاده می‌کنید باید چیزی باشد که دوست دارید علم و هوشیاریتان را درمورد آن بالا ببرید. پاسخ‌ها از ذهن ناخودآگاهتان بیرون می‌آید و به ذهن خودآگاهتان خواهد گفت که تا چه میزان آن موضوع خاص را درک می‌کنید.

چند پاسخ به این نمونه جمله سازی:

... در حال زندگی کردن.

... به یاد آوردن کارهایی که امروز باید انجام دهم.

... فکر کردن به عواقب اعمالم.

... فکر کردن به انتخاب‌ها و تصمیمات قبل از انجام آنها.

... دریافتن اینکه تا چه میزان تحت‌تاثیر حرفهایی که می‌زنم و کارهایی که می‌کنم هستم.

... دریافتن اینکه چقدر دیگران تحت‌تاثیر کارهای من هستند.

بهتر است که این تمرین را صبح‌ها و درصورت‌امکان هر روز به مدت یک هفته انجام دهید.

همچنین حتماً نوشته‌هایتان را نگه دارید تا درصورت‌نیاز به آنها دسترسی داشته باشید.

 

ذهن ناخودآگاهتان چه می‌گوید؟

در آخر هفته به آنچه نوشته‌اید نگاهی بیندازید. مطمئناً خیلی چیزها تکراری خواهد بود اما جمله‌های جدید هم خواهید دید.

با انجام تمرین جمله‌سازی کاری که می‌کنید این است که ذهن ناخودآگاهتان را محبور می‌کنید روی اطلاعاتی که به آن داده‌اید (ریشه جمله) کار کند و راه جدید برای درک آن پیدا کند.

 

فواید تمرین جمله‌سازی

هرچه ذهن ناخودآگاهتان درک بهتری از یک چیز داشته باشد، بهتر می‌تواند آن را به اعمال و رفتارهای خودآگاهتان برگرداند.

بنابراین، با انجام این تمرین، اطلاعات را از ذهن ناخودآگاهتان به یک کاغذ یا کامپیوترتان منتقل می‌کنید.

وقتی آخر هفته به آنچه که نوشته‌اید نگاه می‌کنید، آن اطلاعات را به ذهن خودآگاهتان منتقل می‌کنید.

برای موثر واقع شدن این تمرین، باید یک حلقه بازخوردی ایجاد کنید.

 

حلقه بازخوردی ذهن ناخودآگاه

بعد از مرور جملاتتان، باید با استفاده از پایه جمله زیر یک تمرین دیگر انجام دهید.

اگر هرچیزی که این هفته نوشتم درست باشد، پس می‌تواند مفید باشد اگر...

یا

چیزهایی که این هفته نوشتم را می‌توانم در زندگیم استفاده کنم تا...

حالا این تمرین را هم با 10-6 جمله  و با سرعت هرچه تمام‌تر انجام دهید.

پاسخ‌هایی که دریافت می‌کنید بعنوان راه‌حل یا پاسخ‌هایی برای اینکه ببینید چطور آن جمله را در زندگی استفاده کنید، از ذهن ناخودآگاهتان سرچشمه می‌گیرد.

در این صورت، پاسخ‌ها به شما می‌گوید که چطور می توانید آگاهانه‌تر زندگی کنید.

اجازه بدهید با این تمرین ببینیم که چه کرده اید.

1- یک ریشه جمله درست نمودید. این می‌‌تواند هرچیزی باشد که دوست دارید برای بالا بردن هوشیاریتان یا پیدا کردن یک پاسخ یا راه‌حل برای آن استفاده کنید. درواقع می‌خواهید از ذهن ناخودآگاهتان سوال بپرسید.

2- انجام دادن هر روز این تمرین، یعنی شنبه تا چهارشنبه، ذهن ناخودآگاهتان را مجبور می‌کند بیشتر و بیشتر درمورد آن سوال فکر کند. این شما را به پاسخ‌های بیشتری می‌رساند.

3- جمله‌سازی‌هایتان را در آخر هفته مرور کردید. اینکار اطلاعات به‌دست آمده از ذهن ناخودآگاهتان را به ذهن خودآگاهتان منتقل می‌کند.

4- پس از مروز کارتان، یک جمله‌سازی دیگر (همانطور که در بالا توضیح داده شد) انجام می‌دهید. ذهن ناخودگاهتان به شما خواهد گفت چطور می‌توانید از این اطلاعات در زندگی استفاده کنید.

برای ساده‌تر کردن کل این فرایند:

خودآگاه ->

ذهن ناخودآگاه ->

خودآگاه ->

ذهن ناخودآگاه ->

خودآگاه

 

پیام‌های ذهن ناخودآگاه و تمرین جمله‌سازی

ممکن است این تمرین برای بعضی افراد سخت‌تر از دیگران باشد. بهترین راه برای نزدیک شدن به ذهن ناخودآگاه این است که ذهنتان را از هرگونه انتظارات از اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد پاک کنید.

با فکر کردن درمورد اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد، از ذهن خودآگاهتان استفاده خواهید کرد که این ارزیابی ذهن ناخودآگاه را سخت‌تر می‌کند.

خودتان می‌توانید بفهمید که چه‌وقت در تمرین از ذهن خودآگاه بیش از حد استفاده شده است، چون هر جلسه نباید بیشتر از 10 دقیقه طول بکشد.

اگر اینکار بیشتر از 10 دقیقه طول بکشد یعنی بیش از حد فکر می‌کنید. فقط باید به این فرایند اعتماد کنید و بگذارید که هرچه که از ذهنتان (ذهن ناخودآگاهتان) سرچشمه می‌گیرد روی کاغذ جاری شود.

بهتر است که این تمرین را حداقل برای دو هفته یا تا زمانیکه به یک راه‌حل قانع‌کننده برسید یا درکتان را نسبت به چیزی افزایش دادید، انجام دهید.

 

چند نمونه ریشه جمله

اگر 10% هوشیاری بیشتری در فعالیت‌هایم به کار ببرم، آنوقت...

اگر هر روز (X) انجام دهم، آنوقت...

اگر سعی کنم (X) تر باشم، آنوقت...

(X) برای من یعنی...

وقتی از مسئولیت شانه خالی کنم ...


. مهارت حرف‌زدن یک شگفتی است. برای تولید یک عبارت، تقریباً 100 عضله در سینه، گردن، فک، زبان و لب‌ها باید با هم همکاری کنند. هر عضله دسته‌ای متشکل از صدها یا هزاران فیبر است. برای هماهنگی این عضلات، نورون‌هایی بسیار بیشتر از حد لازم برای پای یک ورزشکار لازم است تا این عضلات را منقبض کنند. فقط هر یک نورون حرکتی می‌تواند حرکت را در 2000 فیبر عضلانی موجود در عضله ساق تحریک کند. اما نورون‌هایی که تارهای صوتی یا حنجره را کنترل می‌کنند، می‌توانند فقط به یک تا دو-سه سلول عضلانی بچسبند.

 

2. هر کلمه یا عبارت کوتاهی که بر زبان می‌آید با الگوی حرکت عضلانی خاص خود همراه است. کلیه اطلاعات لازم برای بر زبان آوردن یک عبارت مثل "حال شما چطور است؟" در مغز در قسمت گفتار ذخیره می‌شود. اما این برنامه ثابت نیست. اگر دچار زخمی در دهان باشید که مانع تلفظ عادی کلمات شود، این حرکات تغییر می‌کنند و به شما این امکان را می‌دهند کلمات را تا حد امکان نزدیک به حالت عادی بر زبان آورید.

 

3. یک کلمه ساده "سلام" می‌تواند اطلاعات زیادی را منتقل کند. تن صدا نشان می‌دهد که گوینده شاد است، خسته است، ناراحت است، عجله دارد، عصبانی است، ترسیده است، خشن است و شدت این حالات، کنایه، توجه و مهربانی، حمایت یا شوخ‌طبعی آن را نیز مشخص می‌کند. حس یک عبارت ساده می‌تواند برحسب مدت حرکت هر عضله، با سرعت حرکات و کسری از ثانیه تغییر کند.

 

4. انسان‌ها می‌توانند حدود 14 حرکت در هر ثانیه تولید کنند درحالیکه بخش‌های جدا از دستگاه گفتار مثل زبان، لب‌ها، فک و سایر قسمت‌ها قادر نیستند بیشتر از 2 حرکت در ثانیه ایجاد کنند.

 

5. انسان‌های اولیه دستگاه گفتاری ابتدایی و اولیه از صدا‌های بصری، لامسه و شنوایی داشتند که شبیه به گفتار حیوانات بوده است. فقط زمانیکه نیاز به نشان دادن اشیاء از طریق سمبل‌ها و صحبت کردن با فردی دیگر درمورد تولدات ذهنی خود بودند حرف زدن اتفاق می‌افتاده است. این مغز خاص انسان بوده که توانایی اینکار را به او می‌داده است.

اولین زبان سمبلیک 5/2 میلیون سال پیش پدیدار شد که انسان شروع به ساختن اولین ابزارهای سنگی کرد. این توانایی مطمئناً نقش مهمی در رشد و پیشرفت ارتباط سمبلیک داشته است. صحبت کردن صحیح و کامل 150،000 سال پیش اتفاق افتاد که انسان صدایی مشابه با آنچه انسان مدرن به زبان می‌آورد از خود تولید کرد.

دهان، بینی و حنجره به یک دستگاه تبدیل شدند که در آن هوا به‌خاطر وضعیت بهتر زبان و لب‌ها، به حروف صدادار و بی‌صدا تبدیل می‌شد. علاوه‌براین، یادگیری دستورزبان و صرف‌ونحو درنتیجه یک فرایند تکاملی پدید آمد درحالیکه توانایی نوشتن برآمد تفسیر آوایی آیکون‌های اولیه بوده است.

 

6. گفتار زاده شده یا یاد گرفته شده است؟ موارد مشهور از گم شدن کودکان در جنگل قبل از سن سه سالگی (که زبان عمدتاً یادگرفته می‌شود) و پیدا کردن آنها در سالها بعد نشان داده است که طی آن دوران توانایی محدودی در یادگیری زبان انسانی داشته اند و یادگیری زبان نیاز به ایجاد رابطه با دیگران دارد. به نظر می‌رسد که مغز دوره‌ای دارد که در آن گفتار را یاد می‌گیرد و اگر این دوره نادیده گرفته شود، فرد بعدها قادر به کسب مهارت گفتار نخواهد بود. مهارت گفتار فقط با حضور در یک اجتماع و در سن رشد مغزی ایجاد می‌شود.

 

7. گفتار پیچیده انسان به دو هسته مغزی مرتبط است که زبان را کنترل می‌کنند (کنترل حرف زدن، ذخیره اطلاعات و ادغام قوانین دستورزبان) و در نیمکره چپ مغز قرار دارد. آنچه می‌خواهیم بر زبان بیاوریم در ناحیه‌ای در نیمکره چپ که "منطقه ورنیک" (Wernicke zone) نام دارد تولید می‌شود. این قسمت با "منطقه بروکا" (Broca zone) که مسئول قوانین دستورزبان است در ارتباط می‌باشد. ضربه‌ها از این نواحی به عضلات دخیل در گفتار می‌روند. این مناطق با سیستم بصری (به همین دلیل می‌توانیم بخوانیم) و سیستم شنیداری (به همین دلیل می‌توانیم حرف‌های دیگران را بشنویم، درک کنیم و به آن پاسخ دهیم) نیز در ارتباط است و همچنین یک بانک حافظه برای یادآوری عبارات مهم و باارزش دارد.

همین نیمکره چپ حرکات دست راست را کنترل می‌کند و 99 درصد از انسان‌ها راست‌دست هستند. نیمکره چپ همچنین مرکز تفکر تحلیلی است که با توانایی‌های منطقی در ارتباط است.

 

8. با ظهور زبان حدود 50،000 سال پیش، تحول و پیشرفتی ناگهانی در تکامل گفتار پدید آمد.

گفته می‌شود که 6000 زبان مدرن دنیا همه ریشه در یک زبان مادر واحد داشته‌اند زیراکه 50،000 سال پیش انسانها جمعیتی بسیار اندک و فقط حدود 1000 نفر بوده‌اند. امروز، سه خانواده بزرگ از زبان‌های انسانی وجود دارد.

 

9. به بسیاری از میمون‌ها از نژادهای بومبو، شمپانزه، گوریل یا اورانگوتان، زبان علامات یا اداره علامت‌های گرافیکی یا کامپیوتری آموزش داده شده است. برخی از آنها قادر بوده‌اند تا 1000 کلمه را یاد بگیرند (روزانه 40 کلمه تازه) اما آگاهی موقت آنها پوچ است. درنتیجه، همه اینها به توانایی‌های مغز برمی‌گردد.

 

10. درمورد نحوه پدید آمدن زبان انسانی سه فرضیه اصلی وجود دارد:

الف) خوردن سلوسیبین (psilocybin) که یک آلکالوئید روان‌گردان موجود در برخی قارچ‌ها است توسط انسان‌های اولیه که می‌توانسته بخش‌های تکامل‌یافته مغز مثل منطقه بروکا را تحریک کرده باشد. نقاشی‌های عصر نوسنگی بر روی دیوارها، انسان را با دست‌های پر از قارچ نشان می‌دهد که بازگو کننده این تئوری است.

ب) مبحث تکاملی درمورد ابداعات مغز، مکانیزم‌هایی که موجب یک رشد مشخص شده‌اند، صحبت می‌کند. ممکن است پیشرفت گفتار به‌خاطر باروری یا بقای انسان صورت گرفته باشد.

ج) ممکن است فقط یک جهش یا تحول توانایی گفتار را ایجاد کرده باشد. زبان‌های انسانی ساختاری یکسان دارند که می‌تواند ذاتی و از ویژگی‌های گونه‌ها انگاشته شوند. محققان امریکایی در سال 2001 روی کروموزم 7 ژنی کشف کردند که نبود آن بین اعضای یک خانواده موجب بروز دشواری‌هایی برای تولید کلمات و درک آنها شود، حتی اگر آن افراد، انسانهایی واقعاً باهوش بوده باشند. این نشان می‌دهد که زبان به هوش کلی ارتباطی ندارد و همچنین بیانگر این واقعیت است که گفتار پایه و اساسی ژنتیکی دارد.

. مهارت حرف‌زدن یک شگفتی است. برای تولید یک عبارت، تقریباً 100 عضله در سینه، گردن، فک، زبان و لب‌ها باید با هم همکاری کنند. هر عضله دسته‌ای متشکل از صدها یا هزاران فیبر است. برای هماهنگی این عضلات، نورون‌هایی بسیار بیشتر از حد لازم برای پای یک ورزشکار لازم است تا این عضلات را منقبض کنند. فقط هر یک نورون حرکتی می‌تواند حرکت را در 2000 فیبر عضلانی موجود در عضله ساق تحریک کند. اما نورون‌هایی که تارهای صوتی یا حنجره را کنترل می‌کنند، می‌توانند فقط به یک تا دو-سه سلول عضلانی بچسبند.

 

2. هر کلمه یا عبارت کوتاهی که بر زبان می‌آید با الگوی حرکت عضلانی خاص خود همراه است. کلیه اطلاعات لازم برای بر زبان آوردن یک عبارت مثل "حال شما چطور است؟" در مغز در قسمت گفتار ذخیره می‌شود. اما این برنامه ثابت نیست. اگر دچار زخمی در دهان باشید که مانع تلفظ عادی کلمات شود، این حرکات تغییر می‌کنند و به شما این امکان را می‌دهند کلمات را تا حد امکان نزدیک به حالت عادی بر زبان آورید.

 

3. یک کلمه ساده "سلام" می‌تواند اطلاعات زیادی را منتقل کند. تن صدا نشان می‌دهد که گوینده شاد است، خسته است، ناراحت است، عجله دارد، عصبانی است، ترسیده است، خشن است و شدت این حالات، کنایه، توجه و مهربانی، حمایت یا شوخ‌طبعی آن را نیز مشخص می‌کند. حس یک عبارت ساده می‌تواند برحسب مدت حرکت هر عضله، با سرعت حرکات و کسری از ثانیه تغییر کند.

 

4. انسان‌ها می‌توانند حدود 14 حرکت در هر ثانیه تولید کنند درحالیکه بخش‌های جدا از دستگاه گفتار مثل زبان، لب‌ها، فک و سایر قسمت‌ها قادر نیستند بیشتر از 2 حرکت در ثانیه ایجاد کنند.

 

5. انسان‌های اولیه دستگاه گفتاری ابتدایی و اولیه از صدا‌های بصری، لامسه و شنوایی داشتند که شبیه به گفتار حیوانات بوده است. فقط زمانیکه نیاز به نشان دادن اشیاء از طریق سمبل‌ها و صحبت کردن با فردی دیگر درمورد تولدات ذهنی خود بودند حرف زدن اتفاق می‌افتاده است. این مغز خاص انسان بوده که توانایی اینکار را به او می‌داده است.

اولین زبان سمبلیک 5/2 میلیون سال پیش پدیدار شد که انسان شروع به ساختن اولین ابزارهای سنگی کرد. این توانایی مطمئناً نقش مهمی در رشد و پیشرفت ارتباط سمبلیک داشته است. صحبت کردن صحیح و کامل 150،000 سال پیش اتفاق افتاد که انسان صدایی مشابه با آنچه انسان مدرن به زبان می‌آورد از خود تولید کرد.

دهان، بینی و حنجره به یک دستگاه تبدیل شدند که در آن هوا به‌خاطر وضعیت بهتر زبان و لب‌ها، به حروف صدادار و بی‌صدا تبدیل می‌شد. علاوه‌براین، یادگیری دستورزبان و صرف‌ونحو درنتیجه یک فرایند تکاملی پدید آمد درحالیکه توانایی نوشتن برآمد تفسیر آوایی آیکون‌های اولیه بوده است.

 

6. گفتار زاده شده یا یاد گرفته شده است؟ موارد مشهور از گم شدن کودکان در جنگل قبل از سن سه سالگی (که زبان عمدتاً یادگرفته می‌شود) و پیدا کردن آنها در سالها بعد نشان داده است که طی آن دوران توانایی محدودی در یادگیری زبان انسانی داشته اند و یادگیری زبان نیاز به ایجاد رابطه با دیگران دارد. به نظر می‌رسد که مغز دوره‌ای دارد که در آن گفتار را یاد می‌گیرد و اگر این دوره نادیده گرفته شود، فرد بعدها قادر به کسب مهارت گفتار نخواهد بود. مهارت گفتار فقط با حضور در یک اجتماع و در سن رشد مغزی ایجاد می‌شود.

 

7. گفتار پیچیده انسان به دو هسته مغزی مرتبط است که زبان را کنترل می‌کنند (کنترل حرف زدن، ذخیره اطلاعات و ادغام قوانین دستورزبان) و در نیمکره چپ مغز قرار دارد. آنچه می‌خواهیم بر زبان بیاوریم در ناحیه‌ای در نیمکره چپ که "منطقه ورنیک" (Wernicke zone) نام دارد تولید می‌شود. این قسمت با "منطقه بروکا" (Broca zone) که مسئول قوانین دستورزبان است در ارتباط می‌باشد. ضربه‌ها از این نواحی به عضلات دخیل در گفتار می‌روند. این مناطق با سیستم بصری (به همین دلیل می‌توانیم بخوانیم) و سیستم شنیداری (به همین دلیل می‌توانیم حرف‌های دیگران را بشنویم، درک کنیم و به آن پاسخ دهیم) نیز در ارتباط است و همچنین یک بانک حافظه برای یادآوری عبارات مهم و باارزش دارد.

همین نیمکره چپ حرکات دست راست را کنترل می‌کند و 99 درصد از انسان‌ها راست‌دست هستند. نیمکره چپ همچنین مرکز تفکر تحلیلی است که با توانایی‌های منطقی در ارتباط است.

 

8. با ظهور زبان حدود 50،000 سال پیش، تحول و پیشرفتی ناگهانی در تکامل گفتار پدید آمد.

گفته می‌شود که 6000 زبان مدرن دنیا همه ریشه در یک زبان مادر واحد داشته‌اند زیراکه 50،000 سال پیش انسانها جمعیتی بسیار اندک و فقط حدود 1000 نفر بوده‌اند. امروز، سه خانواده بزرگ از زبان‌های انسانی وجود دارد.

 

9. به بسیاری از میمون‌ها از نژادهای بومبو، شمپانزه، گوریل یا اورانگوتان، زبان علامات یا اداره علامت‌های گرافیکی یا کامپیوتری آموزش داده شده است. برخی از آنها قادر بوده‌اند تا 1000 کلمه را یاد بگیرند (روزانه 40 کلمه تازه) اما آگاهی موقت آنها پوچ است. درنتیجه، همه اینها به توانایی‌های مغز برمی‌گردد.

 

10. درمورد نحوه پدید آمدن زبان انسانی سه فرضیه اصلی وجود دارد:

الف) خوردن سلوسیبین (psilocybin) که یک آلکالوئید روان‌گردان موجود در برخی قارچ‌ها است توسط انسان‌های اولیه که می‌توانسته بخش‌های تکامل‌یافته مغز مثل منطقه بروکا را تحریک کرده باشد. نقاشی‌های عصر نوسنگی بر روی دیوارها، انسان را با دست‌های پر از قارچ نشان می‌دهد که بازگو کننده این تئوری است.

ب) مبحث تکاملی درمورد ابداعات مغز، مکانیزم‌هایی که موجب یک رشد مشخص شده‌اند، صحبت می‌کند. ممکن است پیشرفت گفتار به‌خاطر باروری یا بقای انسان صورت گرفته باشد.

ج) ممکن است فقط یک جهش یا تحول توانایی گفتار را ایجاد کرده باشد. زبان‌های انسانی ساختاری یکسان دارند که می‌تواند ذاتی و از ویژگی‌های گونه‌ها انگاشته شوند. محققان امریکایی در سال 2001 روی کروموزم 7 ژنی کشف کردند که نبود آن بین اعضای یک خانواده موجب بروز دشواری‌هایی برای تولید کلمات و درک آنها شود، حتی اگر آن افراد، انسانهایی واقعاً باهوش بوده باشند. این نشان می‌دهد که زبان به هوش کلی ارتباطی ندارد و همچنین بیانگر این واقعیت است که گفتار پایه و اساسی ژنتیکی دارد.

کتاب جدید



مجموعۀ رساله ها و اشعار استاد محمد رسول فگار" کتابی است که اخيراً با قطع و صحافت زيبا در مطبعۀ "فجر" به چاپ رسيده است.  اين مجموعه شامل شش رساله (اخلاق البشر، معرفت النفس، راحت القلوب، حالات محمد صلی اللهُ عليهِ و سلم در کودکی، تأديب الفگار، گلزار سادات) بوده که مجموعاً دارای ۴۷۶ صفحه ميباشد.

 

غرض معرفی بهتر اين مجموعه به علاقمندان کتاب، بدينوسيله کاپی پشتی های اول و اخير و شناسنامۀ آن به نشر ميرسد.

 

 

شناسنامه:

 

اسم کتاب:             مجموعه رسالات و اشعار

مؤلف و شاعر:         استاد محمد رسول فگار

سال چاپ:             ۱۳۸۹ هجری شمسی

تيراژ:                    ۵۰۰ جلد

محل چاپ:             مطبعۀ فجر، کابل – افغانستان

                            ۷۹۹۲۳۲۳۰۵۹ (۰)+۹۳

طراح پشتی:          استاد عبدالحی فرحمند

منبع          :          سایت جام غور